استاتوس عاشقانه مخصوص شبکه های اجتماعی سری دوم

اس ام اس جدید عاشقانه

اس ام اس جدید عاشقانه

و عشق لبخند توست
از فرسنگ ها دورتر
آنگاه که نگاهت فاصله ها را در گوشم
نجوا می کرد
و من تو را خواستم
حتی با همین فاصله بین مان …

 

فراموشم شد
که قرار بوده فراموشت کنم
من هرگز چشم هایت را نمی بخشم …

#سید_علی_صالحی

 

به چه می ارزد عشق؟
به یکی دل که چه آرام شکست
هیچ نگفت
به دو تا چشم که نگاهش همه تر
هیچ نگفت
یا به صد خاطره کز یاد تو مانده به جا
من ندانم تو بگو
به چه می ارزد عشق؟

زمین بهشت می شود
روزی که مردم بفهمند
هیچ چیزی با ارزش تر از انسانیت نیست

 

فقط برای تو
ساکتم …

نه اینکه فراموشت کرده باشم
صبر کردم ببینم توهم
دلتنگم می شوی …

 

میخــواهم
آغوشت را به عنوانِ
امن ترین جایِ جهان‎
به ثبت برسـانم

استاتوس عاشقانه

استاتوس عاشقانه

خوشبختی یعنی
چه دور ، چه نزدیڪ
هنــوز ڪسی باشد ڪه
بی بهانه دوستت داشته باشد

 

فرقی نمی کند کجایِ جهان باشید
فقط کافیست
یک نفر عاشقانه دوستت داشته باشد ..
حالا می خواهد
رویِ صندلیِ یک پارک باشید ،
یا خیابانی بی انتها !
هر جا که باشد،
آنجا بهشت است…

 

خیال تو
فقط شبها سراغم می آید
دروغ چرا؟
اماباور کن
خیالت را آنقدر تنگ در آغوش میگیرم
که تا شبی دیگر
جز من
سراغ دیگری نخواهد رفت
خیالت راحت …

 

و من به تو قول میدهم،
دوباره زنده میشویم،
جان میگیریم،
و این بار،
به جبران تمام لحظه هایی که،
داشتیم و قدر ندانستیم…
یک بار نه!
که به جبران این فاصله،
تو را هزار باره خواهم بوسید،
و این بار در آغوشت،
خانه ام را بنا می کنم،
و دستانت را سقف بارانم میکنم…
و همچون غنچه ای،
زیر سایه تو گل می دهم،
و هر لحظه از خوشی بودنت سرخ میشوم…
و چه خوش است
رسم طبیعت…
و تو مست از رسم طبیعت،
بمان و بدان…
هیچ شبی، شب نمی ماند
هیچ زمستانی، زمستان نمی ماند
هیچ هجرانی، هجران نمی ماند…
امسال…
چه سختی ها که از سر رد نکردیم،
چه گریه ها، دلهره ها، نگرانی ها و…
اما تمام شد، امسال هر چه بود تمام شد.
جان من،
تا لحظه ی آمدنت به خانه ام،
از همین فاصله تو را میبوسم،
روی مثل گُلِ تو را میبوسم…

 

من دلم روشن است …

روزى تو از راه مى‌رسى ،
و کوچه بوى عطر تو را مى‌گیرد …

دیوارها گل مى‌دهند ،
پنجره‌ها عاشق مى‌شوند …
و خانه‌ام خوشبخت !

آن روز
براى تمام خستگى‌هایم ،
یک صندلى روبه‌روى تو کافیست !

 

دلم.. یک اتفاق تازه می خواهد

نه مثل عشق و دل دادن
نه در دام غم افتادن

دگر اینها گذشت از ما

شبیه شوق یک کودک
که کفش نو به پا دارد

و گویی کل دنیا را
در آن لحظه به زیر کفشها دارد…

عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

من عاشقِ همان
دوستت دارم هایی هستم
که نمی گویی!
که با نگاهت
دلم میلرزد؛
که فقط میگویی
مواظب خودت باش …

وقتی از ته دل بخندی
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری،
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی،
وقتی برای شاد بودن،
نیاز به بهانه نداشته باشی،
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی
بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمیگردند
زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره ای آرزو کند، هر آرزویی بی درنگ برآورده خواهد شد

فلورانس اسکاول شین

 

 

آغـوشت را
باز کن تا تپـش‌های تنـد قلبـم را
به اقیـانوس آرام برسانـم

آغـوشت را باز کن تا هـراسی را که
در دلـم دلواپـسانه
تـو را بهـانه می‌ کند
به تسکین برسانـم…

 

نوشیدن یک فنجان قهوه تلخ
که با نگاه تو
شیرین می شود …
تمام چیزی ست که همیشه
آرزویش را دارم …

 

تو میخندی
و من
بی قرار میشوم
برای بوسیدنت ،،،

#لیلا_مقربی

محدودم کن
به دوست داشتنت!
دلم میخواهد جز تو
چیزی به چشمِ دل نیاید…

#حمیدرضاعبدالهی

 

«دل من بعد تو دیگر هوس یار نکرد»
هوس عاشقی و دلبر و دلدار نکرد

همه شب بود دلم درتب دیدار رُخت
دل تو یاد منِ عاشقِ تب دار نکرد

شب وروزم همه در فکروخیال توگذشت
این همه وَهْمْ مرا عاقل و هُشیار نکرد

در کنارغمِ دل اشک من و یاد تو بود
لب من در غم تو خنده ای انگار نکرد

همه شب در غم تو غصه واندوه شدم
روح من شدت این فاجعه انکار نکرد

قلب وروحم شده بس زارومریض ازغم تو
هیچ کس بعد تو یاد من بیمار نکرد ……

 

تا تو هستی و غزل هست ، دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

از تو تا ما سخن عشق همان است که رفت
که در این وصف ، زبان دگری گویا نیست

بعد تو قول و غزل‌هاست جهان را اما
غزل توست که در قولی از آنِ ما نیست

تو چه رازی که به هر شیوه تو را می‌جویم
تازه می‌یابم و بازت اثری پیدا نیست

شب که آرام‌تر از پلک تو را می‌بندم ،
در دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست

اینکه پیوست به هر رود که دریا باشد ،
از تو گر موج نگیرد به خدا دریا نیست

من نه آنم که به توصیف خطا بنشینم
این تو هستی که سزاوار تو باز این‌ها نیست …

 

دعاى قشنگ براى اخرشب
خدایا
قسم به لحظه ای که دلم را می شکنند و جز تو مرهمی نیست
قسم به لحظه ای که مرا می فروشند و جز تو خریداری نیست
قسم به لحظه ای که تنهایم می گذارند و جز تو همراهی نیست
قسم به لحظه ای که دوستم ندارند وعاشقی جز تو نیست
من دوستت دارم
بار الهی مرهمم باش، خریدارم باش، یارم باش، عاشقم باش
که کسی جز تو دلسوزم نیست

 

 

هر آدمی
باید پشت پنجره ی اتاقش،
یک گلدان گل شمعدانی
داشته باشد،
که هر بار گلهایش
خشک می شود
و دوباره گل می دهد،
یادش بیفتد که روزهای
غم هم
به پایان می رسند …

 

من دلم روشن است …

روزى تو از راه مى‌رسى ،
و کوچه بوى عطر تو را مى‌گیرد …

دیوارها گل مى‌دهند ،
پنجره‌ها عاشق مى‌شوند …
و خانه‌ام خوشبخت !

آن روز
براى تمام خستگى‌هایم ،
یک صندلى روبه‌روى تو کافیست !

 

هرگز به کسی که
تنها قصدش دوست داشتن
تو بود ضربه نزن …

مرور میکنم هر شب قبل از خواب،
تمامِ پیغام هایمان را…
باور کن هیچ نشانى
از اینکه قرار بود بروى،نمیبینم…
صبح بخیرت بود،
قربان صدقه رفتنهایت بود…
خستگى در کردنهایم و سلفى هایى که دلتنگیمان را نشان میداد…
شب بخیر اما، نبود…حق بده آشفتگى ام را…
انتهاى داستانِ ما، مثلِ فیلمهاى فرهادى بود

 

باورت بشود یا نه
روزی می رسد که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد
برای نگاه کردنم، خندیدنم
و حتی اذیت کردنم!
برای تمام لحظاتى که در کنارم داشتی.
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود
می دانم روزی که نباشم
هیچکس تکرار من نخواهد شد…

 

کدام جاده تو را اینگونه از من دور کرد
که از تو تار مویی جا مانده بر قالی
حالا بگو چگونه می شود موهای تو را بافت
گیسوان تو را به باد داد
کجاست بوسه های تو
برگرد
من در گردنه های گردن تو تا ته دره ی پستان هایت سقوط کرده ام
مغزم اوراق شده
زنگ زده بس که زیر باران چشمانم مانده
و چشمانم پر شده از باران های موسمی
هر روز می بارم بر خیال نیلوفرانی که در برکه های تن ات روییده بودند
کجایی
در کدام جاده بی قرار من می شوی
کدام جاده تو را به من می رساند باز
که من در انتهایش بایستم
دو سه آیه انتظار بخوانم

#علی_شکری

 

آهای عزیز جان من
می‌دانی وقتی خواهشی را بی‌جواب می‌گذاری به چه معناست؟
انگار تو از اهالی بهشت باشی و کسی در همسایگی‌ت میان شعله‌ها بسوزد
دستی دراز کند و تمنای سیب داشته باشد و تو رو برگردانی
آن‌چنان رو برگردانی که آسمان بلرزد
و در هفت طبقه‌ی بهشت بوی سوختن دلی بپیچد
و تو سرت را با جام‌های لبالب گرم کنی
و باز بسوزد همسایه‌ت
آهای عزیز جان من
اینطور که تو بی‌اعتنا می‌گذری
خدا هم گریه‌ش می‌گیرد

#امیر_معصومی

عکس عاشقانه

عکس عاشقانه

تسلیم نشوید.
جسور بـاشید و بی باک.
حتی اگر زندگی هزار بار شکستتان داده است، دستش را بگیرید و با او رفیق شوید.
“امید” را جـزء جدانشدنیِ زندگیتان بدانید و برای رسیدن به آرزو هایتان از تمام موانـع بگذرید.
به کمترین ها قانع نباشید و ترس ها را از گوشه و کنار ذهنتان جمع کنید و بیرون بریزید.
برای رسیدن به آرزو های قد بلندتان ، نردبانی از اراده بسازید و نا امیدی را لابه لای اشک هایتان به سفری دور و دراز بفرستید.
بــالاخره یک روز تمام خستگی هایتان از شما خسته خواهند شد.
طعمِ شیرینِ موفقیت سهم کسانی‌ست ، که تلخی های راه را با عشق طی میکنند و
تسلیم نمی‌شوند.

متن عاشقانه

متن عاشقانه

اینکه شمعدانی را
” جانم ” صدا میزنم ،

همیشه فکر می کنم که گلها را
تو بدنیا آوردی
به گلدان مریم و نرگس و یاس
یا همین بنفشه و شب بو نگاه کن !
زیبایی شان به تو رفته
تنهایی شان به من

” حمید جدیدی ”

 

میخــواهم
آغوشت را به عنوانِ
امن ترین جایِ جهان‎
به ثبت برسـانم

 

خوشبختی یعنی
چه دور ، چه نزدیڪ
هنــوز ڪسی باشد ڪه
بی بهانه دوستت داشته باشد

 

فرقی نمی کند کجایِ جهان باشید
فقط کافیست
یک نفر عاشقانه دوستت داشته باشد ..
حالا می خواهد
رویِ صندلیِ یک پارک باشید ،
یا خیابانی بی انتها !
هر جا که باشد،
آنجا بهشت است…

 

خیال تو
فقط شبها سراغم می آید
دروغ چرا؟
اماباور کن
خیالت را آنقدر تنگ در آغوش میگیرم
که تا شبی دیگر
جز من
سراغ دیگری نخواهد رفت
خیالت راحت …

 

و من به تو قول میدهم،
دوباره زنده میشویم،
جان میگیریم،
و این بار،
به جبران تمام لحظه هایی که،
داشتیم و قدر ندانستیم…
یک بار نه!
که به جبران این فاصله،
تو را هزار باره خواهم بوسید،
و این بار در آغوشت،
خانه ام را بنا می کنم،
و دستانت را سقف بارانم میکنم…
و همچون غنچه ای،
زیر سایه تو گل می دهم،
و هر لحظه از خوشی بودنت سرخ میشوم…
و چه خوش است
رسم طبیعت…
و تو مست از رسم طبیعت،
بمان و بدان…
هیچ شبی، شب نمی ماند
هیچ زمستانی، زمستان نمی ماند
هیچ هجرانی، هجران نمی ماند…
امسال…
چه سختی ها که از سر رد نکردیم،
چه گریه ها، دلهره ها، نگرانی ها و…
اما تمام شد، امسال هر چه بود تمام شد.
جان من،
تا لحظه ی آمدنت به خانه ام،
از همین فاصله تو را میبوسم،
روی مثل گُلِ تو را میبوسم…

جملات عاشقانه و زیبا

جملات عاشقانه و زیبا

من دلم روشن است …

روزى تو از راه مى‌رسى ،
و کوچه بوى عطر تو را مى‌گیرد …

دیوارها گل مى‌دهند ،
پنجره‌ها عاشق مى‌شوند …
و خانه‌ام خوشبخت !

آن روز
براى تمام خستگى‌هایم ،
یک صندلى روبه‌روى تو کافیست !

 

دلم.. یک اتفاق تازه می خواهد

نه مثل عشق و دل دادن
نه در دام غم افتادن

دگر اینها گذشت از ما

شبیه شوق یک کودک
که کفش نو به پا دارد

و گویی کل دنیا را
در آن لحظه به زیر کفشها دارد…

 

من عاشقِ همان
دوستت دارم هایی هستم
که نمی گویی!
که با نگاهت
دلم میلرزد؛
که فقط میگویی
مواظب خودت باش …

با چشم هایت حرف دارم
می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم
از بهار،
از بغض های نبودنت،
از نامه های چشمانم…که همیشه بی جواب ماند
باور نمی کنی!؟
تمام این روزها
با لبخندت آفتابی بود
اما
دلتنگی آغوشت… رهایم نمی کند،
به راستی…
عشق بزرگترین آرامش جهان است.

 

شب بخیر
از زبان کسی که دوستش داری
فقط یک کلمه ساده نیست!

شب بخیر
یعنی یک روز دیگر همراهت بودم
یک روز دیگر دوستت داشتم
یک روز دیگر حواسم به تو بود
یک روز دیگر جز تو کسی برایم مهم نبود..

خلاصه شب بخیر
مهم ترین مکالمه‌ی کوتاه در آخر شب است
هیچوقت از کسی که میدانی منتظر این کلمه است، دریغ نکنید

شبتون بخیر

 

لبخندهای قشنگ
پشت پنجره خونه قدیمی تون مال تو
عاشق شدن زیر بارون
وشمردن ثانیه های دلتنگی مال من

[۲۷٫۰۴٫۲۰ ۰۷:۰۱]
نوشته هایم هم بے تاب تو هستند
صبح بخیر بگو
تا صبحگاهم با عطر نفس تو
آغاز شود
دلارام منی ماه منی تو
به چشمَم عشق دلخواه منی تو
چنان کعبه تو را هم می پرستم
خوشم با تو که همراه منی تو …

 

وقتی از ته دل بخندی
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری،
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی،
وقتی برای شاد بودن،
نیاز به بهانه نداشته باشی،
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی
بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمیگردند
زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره ای آرزو کند، هر آرزویی بی درنگ برآورده خواهد شد

فلورانس اسکاول شین

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *