داستان پند آموز | گردش حساب!
او طلاها را در گودالی در حیاط خانهاش پنهان کرد. هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه سراغ گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و به سر و صورتش میزد. رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که طلاست! تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» نکته: ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است. اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید. بخشش مال همچون هرس کردن درخت است پول با بخشش زیادتر و زیادتر میشود. دارایی شما موجودی حساب بانکیتان نیست. دارایی شما آن مقدار از ثروت و داشتههایی است که برای یاری رساندن دیگران به گردش در میآورید.