جوک جدید

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺻﺎﻑ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﻓﯿﻘﻢ! ☹️
ﺍﻓﺴﺮ ﺍﻭﻣﺪ! ?
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﺮﯾﻊ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ
ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﺟﯿﺐ ﺍﻓﺴﺮﻩ … ?

███?♥♥♥?♥♥♥ جوک های پ ن پ ♥♥♥؟♥♥♥؟███

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻓﺴﺮ ﯾﻪ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﻭﮐﯽ ﮐﺸﯿﺪ، ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﻘﺼﺮ ﺷﺪ ⚖??

@ امروز به چایی کیسه ای گفتم «تی بگ»
و یه قدم به مهاجرت نزدیک تر شدم..

تو برای مهاجرت و آینده ات چه تلاشی کردی تباه؟!???


یه بارم با نامزدم هالوین پارتی دعوت شدیم تا سوار ماشین شد گفتم عزیزم بهتر نیست ماسکتو برداری اونجا بزنی؟!
واقعا من دارم میترسم دیگه?

گفت من فقط آرایش نکردم ، همونجا پیادش کردم بقیه شهرم بترسن??

الگوی اکثر جوانان ما در زمینه تحصیلی همیشه عبید زاکانی بوده اونجا که فرمودند:

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
صدسال اگر درس بخوانی همه هیچ است ????
‏ماهرترین آشپزهای دنیا مال فرانسه و ژاپن و آمریکا نیستن…

ماهرترین آشپزهای دنیا اونایی اند
که تو ایران با گوشت “الاغ” کوبیده ای درست میکنن که انگشتاتم باهاش میخوری ???


?هنگامیکه خدا زن و مرد را از گِل آفرید ودر آفتاب گذاشت تاخشک شوند،

ناگهان زن جیغی کشید وبه خدا گفت: که مرد مشتی گِل از لای پای من برداشت و لای پای خودش گذاشت.!!!
خدافرمود:عیبی نداره، کاری میکنم که مرد همه عمرش برای گذاشتن آن سر جایش به تو التماس کند.??


مامانم تازه تلگرام نصب کرده.

دیروز تولد عمه ام بوده اینا رو براش فرستاده :

??????????????
تولدت مبارک

به مامانم میگم اینا چیه براش فرستادی ??

میگه مگه اینا کیک یزدی نیست؟

من ?
مامانم ?
عمم ?


خسیسه ﻣﯿﺮﻩ ﻫﺘﻞ،
ﻣﯿـﭙﺮﺳﻪ : ﻗﯿﻤت ﺍﺗﺎﻕ ﭼﻨـــﺪه؟

ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻭﺗﺨﺘﻪ ۱۲۰ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ،
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﻣــﺠﺎﻧﯿﻪ… ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ!

خسیسه ﻣﯿﮕِه:
ﭘﺲ ﻣﺎ ﺍِﻣﺸﺒﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯿﻢ،
ﺻﺒﺤﻮﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﮕـــﯿﻦ ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﺑﯿﺎﺭﻧﺪ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ???

دیروز نان رو گرون کردن امروز روغن
فردا چی؟

احتمالا تا روز آخر دولت هر روز یه چیزو گرون میکنن آخرش باز دلشون خنک نمیشه میان به هر ایرانی نفری یه چک و لگد میزنن و میرن??

@ تربیت بچه ها از زمانی خراب شد که
توالت از گوشه حیاط اومد گوشه پذیرایی…

بچه ای که صدای گوز باباشو بشنوه
دیگه محاله ازش حساب ببره ?

نشسته بودم یهو مامانم از آشپزخونه اومد
بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که:
میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه و. . .??
آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته، کلی ریخته تو غذامون!!

?? ﺭﻭﺯﻱ ﺟﻮانی از پدرش ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮا اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﻳﻨﻘﺪﺭ ﺑﺮاﻱ ﭘﻮﻝ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭا ﻣﻲ ﺁﺯاﺭﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺪﻱ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؟

پدرش ﻗﻮﻃﻲ ﻛﺒﺮﻳﺘﻲ اﺯ ﺟﻴﺐ ﺩﺭاﻭﺭﺩ ﺳﻪ عدد ﻛﺒﺮﻳﺖ ﺭا ﮔﺮﻓﺖ.

و ﺩﻭ عدد ﺁﻥ ﺭا ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺭ ﻗﻮﻃﻲ ﻧﻬﺎﺩ ﺁﻥ ﻳﻚ عدد ﺭا ﻧﺼﻒ ﻛﺮﺩ.

ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻧﺼﻔﻪ ﻛﻪ ﻧﻮﻙ ﺗﻴﺰﻱ ﺩاشت

ﻻﻱ ﺩﻧﺪاﻥ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮﺩ و ﮔﻔﺖ :
ﭼﻪ میدووونم!!???

@ دختره تو خیابون ازم پرسید!

آقا؟؟
خیابون شریعتی میخوام برم!
من بهش گفتم:
اشکال نداره برو زود برگرد!

دیونه یه فوشی داد که تا الان تو گوگل دنبال معنیشم!?

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‏ی بار خواستم سوار تاکسی بشم، درو باز کردم محترمانه به خانومه گفتم:

میشه جمع تر بشینید تا منم بشینم؟

گفت: گمشو اشغال کثافت.

منم دیدم خیلی بیشعوره درو بستم رفتم عقب نشستم???

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *