معنی ضرب المثل حق نان و نمک
یعقوب لیث در جوانی، عیاری پیشه کرده بود. شبی به همراه یاران خود به خزانه درهم بن حسین که در...
یعقوب لیث در جوانی، عیاری پیشه کرده بود. شبی به همراه یاران خود به خزانه درهم بن حسین که در...
مرد کشاورزی بود که خودش سواد نداشت اما می گفت: «بی سواد کور است.» و خیلی دلش می خواست بچه...
در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکانهای زرگری میشد و از کم و کیف...
این مثل را در مورد افرادی می گویند که از دیگران تقلید نابه جا و کورکورانه می کنند و خیر...
در زمان فتحعلی شاه سفیر فوق العاده ای از راه خلیج فارس به ایران آمد. سفیر در بین راه مهمان...
شخصی در محفلی، تخم مرغ پخته ای را روی میز گذاشت و به حاضران گفت: آیا در میان شما کسی...
این مثل داستانی دارد؛ میگویند حضرت یعقوب پسران زیادی داشت؛ اما در میان آنها حضرتیوسف را بیشتر از همه دوست...
یکی بود یکی نبود، مردی بود که هم فقیر بود و هم خصیص. تصمیم گرفت که با پسرش به شهری...
یکی بود یکی نبود. پیرزن فقیری بود که توی کلبه ی کوچکش یک گربه داشت. گربه همدم پیرزن بود امّا...
روزی ملانصرالدین دید، عده ای از بچه ها در میان محله شلوغ کرده اند. به منظور اینکه آنها را متفرق...