معنی ضرب المثل آنجا که یوسف است، که گویند ز پیرهن
این مثل داستانی دارد؛ میگویند حضرت یعقوب پسران زیادی داشت؛ اما در میان آنها حضرتیوسف را بیشتر از همه دوست داشت. به همین دلیل، برادران یوسف به او حسادت کردند و روزی پدرشان را راضی کردند تا یوسف را به صحرا ببرند. در آنجا یوسف را به چاه انداختند و پیراهنش را با خون پرندهای آغشته کردند و پیش پدرشان برگشتند و گفتند: «یوسف را گرگ خورد.»
حضرت یعقوب پیراهن خونآلود پسرش را همیشه در کنار داشت و آن را عزیز و گرامی میدانست. با دیدن آن، گریه میکرد و آن را به صورتش میمالید؛ زیرا نشانه و یادگاری از فرزند گمشدهاش بود. مسلماً وقتی حضرت یوسف پیدا شد، دیگر نیازی به پیراهنی که بوی یوسف را داشت، نبود.
کاربردها:
1- وقتی که دانشمند یا هنرمند بزرگی در جایی باشد و کسی انتظار داشته باشد به آنها کمتر از او توجه شود، میگویند: «آنجا که یوسف …»
2- وقتی به جای توجه به موضوعات مهم، کسی انتظار توجه به موضوعات پیش پا افتاده را داشته باشد، میگویند: «آنجا یوسف…»
3- وقتی برای اثبات دوستی، دلیل مهمی وجود داشته باشد، دلیلهای کوچک را رها میکنند و این ضربالمثل را میگویند.