علت ازدواج نکردن لیلا بلوکات! + عکس

۰۰۰۷۶۱۱۷۹۵

حتما شنیده اید که می گویند برای قضاوت کردن در مورد راه رفتن فردی، حتما باید کفش های او را به پا کنی، بسیاری از ما این جمله را می دانیم؛ اما کمتر به آن عمل می کنیم و از سویی، یکی از راحت ترین کارها برای ما قضاوت کردن است.

لیلا بلوکات که این روزها با موسسه خیریه «مهر لیلا» حسابی بر سر زبان ها افتاده است می گوید در زندگی اش چوب این قضاوت ها را خورده است، اما به خار نیتی که داشته مورد لطف و عنایت خدا قرار گرفته است، می گوید با موسسه ای که به راه انداخته صرفا جهت کمک به افراد نیازمند را دارد و اگر به غیر از این بود صرفا جنبه تبلیغاتی و نمایشی داشت و نمی توانست این همه سال با عشق و علاقه آن را اداره کند و سایر افراد هم به موسسه او اعتماد نمی کردند.

وقتی مهر لیلا پررنگ می شود

برخی فکر می کنند فعالیت خیرخواهانه من به دو، سه سال اخیر باز می گردد. در حالی که این طور نیست و این موضوع ریشه در سال های قبل دارد، منتهی از زمانی که به دلیل شرایط موجود تصمیم گرفتم موضوع خیریه را علنی کنم تا از این طریق، از سایر دوستان هم درخواست کمک کنم، عده ای تصور کردند فعالیت من در این حوزه به سال های اخیر باز می گردد.

در حالی که من سال هاست در این حوزه فعالیت می کنم، اما از یک جایی به بعد، حس کردم که یک دست صدا ندارد و من اگر بخواهم صرفا روی خودم و اطرافیانم برای کمک به سایرین حساب کنم، گامی طولانی و بلندی را در این راه بر نمی دارم، به همین خاطر از سایر دوستان هنرمند و ورزشکار دعوت کردم تا آنها هم در این مراسم ها حضور داشته باشند و حضور آنها باعث تشویق آنهایی می شود که می خواهند کمک کنند.

کمک هایی که با قلب است

خوشبختانه، در طول سال های اخیر، موسسه مهر لیلا هر روز بر اعتبارش، اضافه می شود و دوستان عزیز، من را شرمنده مهر و محبت شان قرار می دهند و با عشق و علاقه خاصی به افراد نیازمند کمک می کنند. در طول این سال ها، افراد خیر را به شکل مستقیم با نیازمندها مورد ارتباط قرار دادم، تا نقش واسطه در این زمینه کمرنگ شود و هر شخصی، هرنوع کمکی که می خواهد را بدون نفر سوم انجام دهد. شاید همین موضوع هم باعث شده که به لطف خدا ما توانستیم تا این حد اعتماد اهالی هنر و سایر دوستان را جلب کنیم و آنها با عشق و علاقه به افرادی که عضو مهر لیلا هستند کمک کنند و دوستان هم با قلب های شان کمک می کنند.

جرقه اولین کمک

از دوران کودکی ام عاشق کمک کردن به دیگران بودم. یادم است در دوران دبیرستانم متوجه شدم فردی برای تهیه جهیزیه اش دچار مشکل است. در آن مقطع از همکلاسی ها و سایر دوستان و آشنایان پول جمع کردم و برای آن فرد جهیزیه خریدیم. لذت این کمک، به قدری برایم شیریم بود که بعد از آن، تصمیم گرفتم به شکل جدی تری وارد این حوزه شوم.

دلم برای بازیگری تنگ شده است

این روزها دلم بیشتر از هرچیزی برای بازیگری تنگ شده است. نزدیک به دو سال است که هیچ کدام از پیشنهادهایی که داشتم من را برای بازی در کارهای تصویری ترغیب نکرده و همین موضوع باعث شده طی دو سال اخیر بیشتر به تئاتر رو بیاورم. هرچند حضور روی صحنه تئاتر هم برایم لذت بخش است اما دوست دارم که هرچه زودتر، بستر برای حضورم در یک کار تصویری خوب فراهم شود.

کسی نمی تواند من را قضاوت کند

متاسفانه این روزها ما عادت کردیم که به راحتی همدیگر را مورد نقد و قضاوت قرار دهیم و گاهی اوقات در این مورد هم نسبت به هم بی رحم می شویم و فراموش می کنیم، این قضاوت ها ممکن است دلشکستگی را هم به همراه بیاورد، بعد از این که موضوع کمک های خیریه من رسانه ای شد عده ای گفتند که لیلا بلوکات قصد برگزاری شو دارد و از این طریق می خواهد خودش را مطرح کند، در حالی که بیان این حرف ها، از نظر من خنده دار است، اگر من به دنبال رفتارهایی از این دست بودم، این ماجرا را این همه سال ادامه نمی دادم، به همان یک جشن خیریه ای که برگزار کرده بودم و در آن بسیاری از اهالی هنر و ورزش دعوت بودند، اکتفا می کردم.

چرا که به اندازه کافی از آن فیدبک تبلیغاتی گرفته بودم. در حالی که بعد از برگزاری آن مراسم، ما تلاش مان را برای کمک به افراد نیازمند چند برابر کردیم.

اولویت من، خانواده ام است

من فکر می کنم خانواده هر فردی نشان دهنده اصالت و ریشه های آن فرد است. شاید به همین خاطر هم هست که هیچ وقت، اهل پنهان کردم خانواده ام نبودم و همیشه با عشق و افتخار، آنها را همه جا با خودم بردم و به همه نشان شان داده ام.

کسانی که در بستر سالم خانوادگی رشد پیدا کردند، تربیت درست تری دارند و به همان نسبت می توانند در جامعه تاثیر درست و عمیق تری را داشته باشند. خدا را هر روز به خاطر لطف بزرگی که به من داشته و یکی از بهترین خانواده ها را به من ارزانی کرده سپاسگزارم… من دو خواهر و یک برادر دارم که هرکدام از آنها در کنار پدر و مادرم بهترین و باارزش ترین هدیه های زندگی ام هستند.

به ازدواج فکر می کنم، ولی…

طبیعی است با این همه علاقه ام به خانواده، خودم هم به داشتن خانواده و تشکیل زندگی فکر می کنم اما موضوع ازدواج اولویت امروز زندگی من نیست هرچند که به این موضوع هم معتقدم که ازدواج جز آن دسته از موضوعاتی نیست که بتوان روی آن برنامه ریزی خاصی داشت و گاهی وقت ها شرایطش که پیش آید، ناخودآگاه افراد را درگیر خودش می کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *