رازهای ماندگاری عشق

 

رازهای ماندگاری عشق

یک زن هرگز از ابرازعشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد. به زبان آوردندوستت دارم موجب می‌شودکه زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن رااحساس کند.

-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی‌اختیار، عشق می‌ورزد.

-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می‌کند و یا یادداشت هایعاشقانه‌اش را نثارش می‌دارد، به آن زن اجازه می‌دهد تا بداند تا چهاندازه منحصر به فرد است.

-وقتی زنی عاشق می‌شود، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می‌رسد.

-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می‌بخشاید.

-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.

-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد، به احساس عشق، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.

-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می‌کنند و بعد به کیمیای جسم پی می‌برند.

-لحظاتی که مرد، دستهای زنی را در دست می‌گیرد و او را لمس می‌کند، لحظاتی هستند که زن به آن‌ها عشق می‌ورزد.

-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.

-هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد، در عرش سیر خواهد کرد.

-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی‌کند، در صورتی که زمانی که غمگینو ناراحت باشد، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می‌آورند.

-یک زن هنگامی سکوت می‌کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یااینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید.

-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می‌سپارد و از ارائه راه حل می‌پرهیزد، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می‌کند.

-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می‌باشد، درصورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد.

-هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می‌گردد، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می‌کند.

-به جرات می‌توان گفت به جز در موارد انگشت شماری، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی‌رساند.

-زن درست مثل یک موج است، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می‌نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می‌رسد.

-هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می‌رسد، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی‌بیند.

-مرد‌ها همواره باید بدانند که هر‌گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید، احساس آسایش و آرامش بیشتری می‌کند.

-این نکته را به خاطر بسپارید که هر‌گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی‌گیرد.

-وقتی زنی از موضوعی می‌رنجد، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد کهبرای غم او نگران است، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردیاش را حس کند.

-دردناک‌ترین مسائل برای بعضی از زنان، عدم پذیرش، قضاوت نادرست و ترکشدن است، چراکه امکان دارد این باور‌ها در عمق ضمیر ناخودآگاه‌شان آنان رابه سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست.

-ماهیت یک زن، درخواست تایید امور است.

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می‌کند، اما هیچ گونه توجهی بهآن نشان نمی‌دهد. ولی در این زمان احساس می‌کند که مرد به او احترام نمی‌گذارد.

-بسیاری از زنان به این علت که نمی‌خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند، نیاز‌هایشان را انکار می‌کنند.

-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیاز‌ها و خواسته‌هایش برآورده نخواهند شد، اجتناب از بیان آن‌ها و قصد انجام دادن تمام کار‌ها به تنهایی، اشتباهبزرگی است.

-یک زن باید بیاموزد که چطور نیاز‌ها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یاتزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می‌ورزند، اما در عوض چیزی دریافتنمی کنند، رنج می‌کشند، آنان به دنبال وقفه‌ای می‌گردند تا در این زمانتن‌ها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش وکشف کنند.

-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند.

-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخورداراست. اما وقتی آن زن لبخند می‌زند، لبخندش به این معنا نیست که در اوجشادابی و خوشحالی قرار دارد.

-همیشه زنان به‌‌ همان اندازه‌ای که در توان دارند. بخشش می‌کنند و دراین زمان به خاطر می‌آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند، تا حدودیکمتر از این اندازه، به ایشان بخشیده شده است.
-اغلب زنان با آنچههمسرشان می‌خواهد به راحتی موافقت می‌کنند، اما اینکار به این معنا نیستکه خواسته همسرشان دقیقا‌‌ همان باشد که آنان می‌خواهند.

-یک زن، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی‌دهد، بلکه شوهرش راآزاد می‌گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است.

-وقتی زنی به ثبت امتیازات می‌پردازد، ممکن است موضوع بسیار کوچکی درنظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید. پس امکان دارد یک شاخه گلسرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

-یک احساس پنهان در درون زن به او می‌گوید نمی‌خواهم خواسته‌هایم رابرایش بگویم، اگر عشق او به من واقعی باشد، خودش از نیاز‌هایم مطلع می‌گردد.
-مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیاز‌هایشان، مطلع نیست.
-زنان نمی‌پسندند که شوهرانشان، برآورده ساختن نیاز‌هایشان را به دستفراموشی بسپارند. به همین علت، دست از نق زدن بر می‌دارند و به حمایتشوهرانشان می‌پردازند.

-یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه درخاطر‌ها می‌ماند. در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است کهدربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می‌گیرد.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *