نئاندرتال‌ها و ماموت‌های پشم‌دار ویژگی‌ ژنتیکی مشترکی داشتند

در طول دوره پلیستوسن، نئاندرتال‌ها و ماموت‌های پشم‌دار در قسمت‌های زیست محیطی و جغرافیایی مشابهی در اروپا به همزیستی با یکدیگر پرداخته‌اند؛ که هر دو از دودمان اجداد آفریقایی بودند. لازم به ذکر است که هر دویشان بطور کامل در طول دوره پلیستوسن میانی در قاره اروپا فرگشت پیدا کرده و سازگار شدند.

یک چشم‌اندازِ متعلق به دوره پلیستوسن در شمال اسپانیا؛ به همراه ماموت‌های پشم‌دار، اکوئیدها، کرگدن‌های پشم‌ دار و شیرهای اروپاییِ ساکن غار

یک چشم‌اندازِ متعلق به دوره پلیستوسن در شمال اسپانیا؛ به همراه ماموت‌های پشم‌دار، اکوئیدها، کرگدن‌های پشم‌ دار و شیرهای اروپاییِ ساکن غار

ماموت پشم‌دار تقریبا ۶۰۰ هزار سال پیش در شبه جزیره اوراسیا فرگشت پیدا کرد. این نوع ماموت از یک جد آفریقایی به نام «ماموتوس رومانوس» سرچشمه می گیرد که به احتمال زیاد تقریبا ۳٫۵ میلیون سال پیش به شرق اوراسیا مهاجرت کرد. ماموت‌های پشم‌دار در مقایسه با اجدادشان، دارای ویژگی‌های سازگارپذیر متعددی هستند که زندگی را برای آنها در آب و هوای گرم مقدور می کند. نئاندرتال‌ها انسان‌های ابتدایی خیلی ماهری بودند که حدودا ۴۰۰ هزار سال قبل در اروپا فرگشت پیدا کردند و سپس به بخش‌هایی از آسیا و شام گسترش یافتند. آنها از یک جد محلی در اروپا نشات می گرفتند که احتمالا به جمعیتی تعلق داشت که ۱٫۲ میلیون سال پیش از آفریقا به اوراسیا مهاجرت کردند.

پروفسور «ران بارکای» از دانشگاه تل آویو و یکی از نویسندگان مقاله بیان کرد: «نئاندرتال‌ها و ماموت‌ها در طول عصر یخبندان در اروپا با یکدیگر زندگی می کردند. شواهد و قرائن گویای آن است که نئاندرتال‌ها برای صدها هزار سال ماموت‌ها را شکار کرده و از آنها تغذیه می کردند. آنها برای سازگاری موفق‌شان با محیط و آب و هوای نامساعد، به کالری حاصل از بدن ماموت‌ها احتیاج فراوانی داشتند. نئاندرتال‌ها برای بقای نسل‌شان وابستگی زیادی به ماموت‌ها داشتند. آنها ماموت‌ها را میخوردند، اما شباهت ژنتیکی هم به ماموت‌ها داشتند.»

پروفسور بارکای و همکارش «میداد کیسلف» این موارد را تجزیه و تحلیل کردند تا از وجود احتمالی شباهت مولکولی در فرایندهای تطبیقی نئاندرتال‌ها و ماموت‌های پشم‌دار آگاهی یابند. در آخرین مطالعه موردی، پیدایش متقابل ژن LEPR که با ترموژنز و تنظیم بافت چربی و ذخیره‌سازی چربی در سرتاسر بدن ارتباط دارد، بررسی شد. در مطالعه موردی دوم، ژن‌های مرتبط با فعالیت پروتئین کراتین در هر دو گونه بررسی شدند. مطالعه موردی سوم بر روی گونه‌های رنگدانه مو و پوست در ژن‌های MC1R و SLC7A11 انجام شد.

کیسلف گفت:

«مشاهدات ما از احتمال شباهت میان گونه‌های مولکولی متعدد حکایت دارد. این یافته‌های مهم میتوانند شواهدی برای پشتیبانی از شباهت مولکولی میان برخی گونه هم فراهم کند. حالا وقت آن رسیده که به پرسشی پاسخ داده شود که قبلا هیچکس مطرح نکرده بود: آیا شباهت‌های ژنتیکی میان مسیرهای تطابق فرگشتی در نئاندرتال‌ها و ماموت‌ها وجود دارد؟ گویا جواب بله است. این مورد میتواند به تنهایی راه‌های متعددی را برای تحقیقات جدید در خصوص فرگشت، باستان‌شناسی و سایر علوم باز کند.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *