شعر طنز و سوژه مخصوص زنان متاهل

برای بانو هایي که متاهل میباشند یک شعر طنز جمع آوری کرده ایم که صرفا جنبه فان و خنده دارد و می‌توانید شما هم مانند ما بخندید و خوشحال شوید.

باز شوهر بی بهانه
با ادایی کودکانه

هیکل چون استوانه
می‌کند غر غر به منزل

یادم آید روز اول
گردنِش کج, دست و پا شل

پیش بابا موش می شد
سرخیش تا گوش می شد

دختری افتاده بودم
مهربان و ساده بودم

نرم و نازک
خوشحال و چابک

چشمهایم همچو آهو
عطر موهایم چو شب بو

می شنیدم از لب او
حرفهایی همچو جادو

من غلام منزل زادت
جان دهم هر دم به یادت

گر نیایی منزل ي من
می گریزد روحم از تن

بعد از آن گفتار خوشگل
خام گشتم من همانجا

شد به پا جشنِ عروسی
کیک و شام و دیده بوسی

بعد از آن دیگر ندیدم
هرگز آن اوقاتِ بی غم

قسمتم یک مرد جانی
مقداری لوس و روانی

بی اراده همچو یابو!
پرخور و خودخواه و پر رو

بشنو از من جان خواهر
هر که کرد این دورهِ شوهر

خاک بر سر گشت و حیران
شد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان !!!!

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

  1. مهدی از بیرجند گفت:

    بازباران
    باز باران
    باز باران
    یادم آیدروزباران ،
    سالهاپیش ،
    من شدم بز ،من شدم میش،
    کله را،
    ….انداختم پیش،
    رفتم وبانو گرفتم…
    “””””””””””””””””””””””””
    روز خواستن،
    ناز می کرد…
    چشم چپ را ظهر جمعه…
    چشم راست را…
    ………….صبح شنبه !
    با چه نازی بازمی کرد؟!!!
    ازتفاهم حرف می زد
    ازقناعت….
    از محبت، زندگی بابنده
    زیر آسمان ،حتی،،،،،
    روی برف می زد !!
    مهریه راگفت :
    جانم،
    کی گرفته ؟!
    کی داده ؟!
    بهرچشم خویش وقومم
    مهرمن،
    ازسکه باشد،
    هفتصدوهفتادوهفت ،،،
    یابوی ماده…
    “”””””””””””””””””””
    خواب بودم،
    …..گیج بودم ،
    رفتم و بانو گرفتم ؟؟!!
    راستش،من..
    رفتم وزالو گرفتم،،
    خون من رااومکیده
    جسم من گشته تکیده
    پشت من،گشته خمیده
    موی مشکی ام،سپیده
    “”””””””””””””””””””””””””””
    بازباران،
    …بازباران
    می خورد،بربام زندان
    گشته ام،نادم،پشیمان
    یادم آیدروزباران
    همچو سرو آزاده بودم
    چست وچابک،
    نرم و نازک..
    همچو آهو،می دویدم
    مثل قرقی می پریدم
    “”””””””””””””””””””“””””””””
    لیک،،،،اینک
    دست دربند،
    ….پای درگل
    “”””””“”””””””“”””””””””
    بشنوازمن ای برادر
    تومشو بز ،
    …..تومشو میش
    کله ات،منداز درپیش
    چشم خودرا
    …………بازکن بیش،
    بازکن بیش،،،،،،،
    …………..بازکن بیش
    هنوز هم بیشتر ابله …ابله…….ابله…ابله……..

  2. مهدی گفت:

    جواب شعر طنز آن خانم در مورد شوهر،و شعری که فرستادم هم سروده ی خودم در جواب آن خانم،فقط با نام مهدی بیاورید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *