با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟

7

با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟

با عروس های کم طاقت و نامزدهای بی اعتماد چه کنیم؟در اولین روزهای نامزدی و ازدواج زوج های زیادی هستند که با یک مشکل مشترک دست به گریبانند: حساسیت های بیش از حد همسرشان که گاهی آن را آن حسادت های عاشقانه تعبیر می کنند.واقعیت این است که ما چیزی به عنوان حسادت یا حساسیت های عاشقانه نداریم. همه چیز از احساس ناامنی در رابطه سرچشمه می گیرد.

شما وقتی نامزدتان را در حال گفتگویی صمیمی با یک غریبه می بینید، حساس می شوید چون حس می کنید امنیت رابطه تان به خطر افتاده است و ممکن است کسی بیش از شما بتواند به همسرتان نزدیک شود یا مورد قبول او واقع گردد. در چنین شرایطی ممکن است شما برای سرپوش گذاشتن به حس خود، آن را با عباراتی مثل حسادت عاشقانه، حساسیت از روی عشق زیاد و عباراتی از این دست مطرح کنید.

این وضعیت اگر خیلی تشدید شود، یعنی اگر شما با کوچکترین حدس و گمان، نشانه یا حرفی احساس کنید امنیت رابطه تان به خطر افتاده است، یعنی وارد فاز بی اعتمادی شده اید و باید ریشه این بی اعتمادی را پیدا کنید.اگر در ابتدای رابطه هستید و فکر می کنید مورد بی اعتمادی نامزدتان قرار گرفته اید، توصیه می کنیم دقت بیشتری در انتخابتان داشته باشید و روی ازدواجتان بیشتر فکر کنید. اما اگر عقد کرده هستید یا اولین ماه های زندگی مشترکتان را می گذرانید، این توصیه ها به تعدیل احساسات منفی همسرتان کمک خواهد کرد:

۱- علت را شناسایی کنید:

گاه رفتار ماست که زمینه بدگمانی را به وجود می آورد. رفتار های تصنعی و ابراز احساسات خالی از صداقت، به میزان زیادی موجب می شود نامزد یا همسرمان دیگر به ما اعتماد لازم را نداشته باشد و این است که رفته رفته روابط میان ما و او به سردی می گراید. قبل از هر چیز، سهم خود را در این بی اعتمادی بازنگری کنید. چنانچه تصور می کنید آنقدر که باید، با همسرتان صادق نبوده اید لازم است قبل ازهر اقدامی در این زمینه، این صداقت را به رابطه میان خودتان بازگردانید.

۲- تحمل و انعطاف پذیری خود را افزایش دهید:

گاهی بد دلی و بد بینی یک بیماری تلقی نمی شود، بلکه تجربیات و شکست های متعددی که فرد در زندگی خود داشته، او را به فردی بد بین و بی اعتماد تبدیل کرده است. سعی کنید او را درک کنید، مهربانی و علاقه خود را به او نشان دهید. فرد بد بین، با همان عینکی که شما را ارزیابی و قضاوت می کند، خود را می بیند و می شناسد. لذا بسیار ضروری است که این پیام را به او منتقل سازید که با وجود ویژگی های رفتاری که دارد، او را دوست دارید و می پذیرید. تحمل خود را با به یاد آوردن عشقی که به او دارید افزایش دهید و بدانید که برای کسب آرامش در زندگی لازم است منعطف باشید تا نشکنید.

۳- اعتماد همسرتان را جلب کنید:

سعی کنید به تعهدات و ارزش هایی که میان خود و همسرتان قرار داده اید، پایبند باشید و این پایبندی را به او نشان دهید. با صداقت و عطوفت، حسن نیت و اعتماد خود را به او ابراز و با کاهش رفتار های ضد و نقیض، سعی کنید انسجام لازم را در این امر ایجاد کنید. اعتماد کنید تا مورد اعتماد قرار گیرید.

۴- از همسرتان بخواهید که با شما صحبت کند و اعتماد به نفس او را بالا ببرید:

گاهی خود فرد بد دل به آزار دهنده بودن رفتارش آگاه است، اما قادر به متوقف کردن افکار خود نیست. گاهی پیامی چون: “تو برای من مهم و دوست داشتنی هستی” او را نرم و آرام می کند و تمام چیزی است که نیاز دارد؛ بنابراین لازم است همواره نکات مثبت، خوبی ها و ویژگی های مثبت او را به یادش بیاورید و سعی کنید در محیطی که توام با آرامش، صداقت، احترام و امنیت است او را به گفت و گو ترغیب کنید.

۵ – از مشاوره تخصصی کمک بگیرید:

چنانچه آنچه را که توصیه شد به کار گرفتید و برای رفع مسئله تان کافی نبود، در نهایت استفاده از مشاوره تخصصی روانشناسی توصیه می شود.اختلاف های اول زندگی، به خصوص در دوره نامزدی و عقد خیلی رایج و البته خیلی استراتژیک هستند. چون می توانند آینده رابطه شما را تعیین کنند. می توانند مشخص کنند شما در تنظیم روابط بالغانه رفتار خواهید کرد یا با همین فرمان تا آخر پیش می روید و زندگی پرتنشی می سازید.شاید بگویید بعد از مدتی برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده به نظر می رسد. در چنین شرایطی به کمک چند توصیه می توانید شرایط موجود را بهتر بپذیرید و خودتان را با زندگی مشترک تطبیق دهید.

پیشگویی را متوقف کنید!

تصور کنید همسرتان در ارتباط با شما آدم فراموش کاری است، او به صورت معمول تاریخ تولد شما، سالگرد ازدواج و یا مناسبت هایی از این دست را فراموش می کند، در عین حال قرارهایی که با شما دارد نیز پشت گوش انداخته و به عنوان مثال اگر قرار است با هم خرید بروید، ساعتی را که با شما قرار گذاشته فراموش کرده و با تأخیر از راه می رسد.

در این مواقع اگر کمی روی رفتار خود دقت کنید متوجه می شوید هر زمان که قراری با او دارید و یا مناسبت خاصی در راه است شما الگوی خاصی را طی می کنید. از ساعت ها پیش، در ذهن خود مشغول تکرار ماجرایی هستید که انتظارش را دارید؛ به احتمال زیاد با خود فکر می کنید که او باز هم دیر خواهد آمد، قرار را فراموش می کند، تولد من را به کل از یاد برده و … .

این کار که به عنوان «نشخوار ذهنی» نیز می توان از آن یاد کرد، یکی از کارهایی است که می تواند آرامش شما را حسابی به هم بریزد. در واقع از ساعت ها پیش از اینکه رویدادی ناخوشایند برایتان رخ دهد، سطح تنش و اضطراب را در خودتان افزایش داده و باعث می شوید تا تحریک پذیری تان افزایش یابد. در این شرایط اگر همسرتان طبق انتظار شما به وعده خود عمل نکند و یا باز هم قراری را فراموش کند،

عصبانیت و دلخوری شدیدتری را تجربه خواهید کرد، چرا که از نظر روانی پیش از این رویداد، دچار فرسایش روانی شده بودید.در عین حال اگر همسرتان مطابق انتظار شما نیز عمل نکند و به عنوان مثال دقیقاً طبق قرار عمل کند، شما لذت کمتری از این رویداد خوشایند را تجربه کرده و به احتمال زیاد برخورد شما نمی تواند مشوق همسرتان برای تکرار این رفتار باشد. اما راه چاره چیست؟

دست به تجربه بزنید!

گاهی اوقــات برخی رفتارهای ساده همسرمان تنها برای ما تبدیل به رفتارهایی آزاردهنـده می شود، آنقدر که اگر آن رفتار را برای دوستی تعریف کرده و نظر او را بخواهیم، به احتمال زیاد به ما خواهد گفت که بی جهت حساسیت نشان می دهیم و این موضوع آنقدرها هم اهمیت ندارد.واقعیت این است که رفتارهای کوچک در واقعیت چندان اهمیتی ندارند اما امان از وقتی که یکی از همسران روی یکی از آنها حساس شود. آن وقت با هر بار تکرار، آرامش خانه است

که به کل از دست می رود. یکی از ساده ترین راه ها برای کمک کردن حساسیت می تواند تجربه همان رفتار ناخوشایند توسط خود ما باشد.شاید با خود فکر کنید که امکان ندارد من کاری را که دور از نزاکت می دانم انجام دهم. هرچند هیچ کسی نمی تواند شما را مجبور به انجام کاری که دوست ندارید بکند اما توجه داشته باشید که گاهی اوقات تنها بعد از انجام همان کار است

که می توانیم متوجه شویم چرا همسرمان آن کار را تکرار می کند و همین نزدیک شدن به دنیای همسر می تواند باعث کم شدن حساسیت در ما باشد.به عنوان مثال تازه بعد از ترکاندن آدامس، متوجه می شویم که وقتی کسی آدامس را می ترکاند صدایی متفاوت با دیگران را می شنود، صدایی که او تجربه می کند شدت کمتری از صدایی دیگران می شنوند، دارد و در نتیجه کمتر آزاردهنده است. همین دیدن مسئله از زاویه ای دیگر می تواند به ما کمک کند تا واکنش کمتری نشان داده و حداقل با هر بار تکرار آن رفتار آزار کمتری ببینیم.

نقطه مشترک بسازید

انتقاد و قضاوت را بس کنید. بیشتر مردم از همان اول رابطه شروع به انتقاد می‌کنند. به یاد داشته باشید که هیچ‌کس نمی‌تواند ازدواجی را نجات بدهد اگر طرفین بیشتر از تحسین‌شدن مورد انتقاد قرار بگیرند. انتقادهای مدام و پی در پی به همسرتان این حس را می‌دهد که او به اندازه کافی برای شما خوب نیست. این حس (به خصوص برای مردها) سردشدن رابطه را به دنبال دارد. قبل از هر چیز سعی کنید همسرتان را بشناسید و بعد از آن تفاوت‌های قابل قبول همدیگر را بپذیرید.

درباره تفاوت‌ها شفاف‌سازی کنید. اینکه تفاوت را چه معنی می‌کنید، مهم است.

ما همیشه حقایق را از بین فیلترهای متفاوتی رد می‌کنیم که وجود آن فیلترها به فرهنگ، ‌جنسیت و خانواده بستگی دارد. تنها شرط یک ازدواج خوب، حفظ کردن عشق در رابطه است. می‌توانید همسرتان را در نوع سپاسگزاری‌تان غافلگیر کنید. اگر او چیزهایی را همیشه دوست داشته که شما با آن مخالفت می‌کردید، می‌توانید با موافقت خود به او حس متفاوت بدهید. اگر همسرتان همیشه تیر و کمان دوست داشته و به نظر شما خرید تیرو کمان از خرج‌های غیرضروری زندگی بوده، ‌می‌توانید با پس‌اندازهایی که برای تفریح خود کنار گذاشته‌اید،‌ برایش یک تیروکمان بخرید.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *