گریم جالب”آزاده صمدی”در فیلم خوب،بد،جلف+عکس
گریم جالب آزاده صمدی یکی از بازیگران فیلم “خوب ، بد و جلف” نخستین تجربه کارگردانی پیمان قاسم خانی
یک فنجان چای با آزاده صمدی
فارغ التحصیل تئاتر از دانشکده سوره است و با «شیر و شکر» حمید امجد روی صحنه آمده است. بازیگر تله تئاتر «دریا روندگان» با سریال «راه بی پایان» همایون اسعدیان دیده شد و در سینما با آثاری چون «آفریقا»، «سیزده» و «طبقه حساس» پرده نقرهای را تجربه کرد. بازیگر مجموعههای تلویزیونی «گاو صندوق»، «سی امین روز»، «حیرانی» که سال گذشته «انقلاب زیبا» را روی آنتن تلویزیون داشت در دومین تجربه همکاریاش با بهرنگ توفیقی سریال «پشت بام تهران» را به قلم سعید نعمتا… این روزها در حال پخش دارد. بازیگر فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» در حالی مهمان یک فنجان چای بانیفیلم شد که کماکان مشغول بازی در سریال «پشت بام تهران» است، آزاده صمدی با ما از کاراکتر اختر میگوید.
دومین تجربه همکاریتان با بهرنگ توفیقی با سریالی به قلم سعید نعمتا… اتفاق افتاد؟
– این مجموعه پیشنهاد شد من رفتم فیلمنامه را خواندم، بخشهایی آماده بود و بخشهایی را هم آقای نعمتا… تعریف کردند، کاراکتر روند جذاب و جالب و تعریفی متفاوت برای من داشت، پیش از این چنین کاراکتری را بازی نکرده بودم و دلم خواست آن را تجربهاش کنم.
به نظرم جنس شخصیتتان میخورد به یکی از تجربههای سینمایی شما؟
– فیلم «سیزده»…
بله!
– خیلی کم…
به نظرم جنس و جمال کاراکتر به لحاظ وجوه بیرونی شخصیت و…
– متفاوت بودند ولی خب میشود گفت یکسری وجه اشتراک هم با یکدیگر داشتند.
(اختر) ویژگیهای مشخص و البته قابل توجهی دارد که مشخصاً از دل فیلمنامه میآید؟ خودتان چه فاکتورهایی را برای کاراکتر تعریف کردید تا به اینجا برسید؟
– آقای نعمتا… معتقد بودند به خاطر ویژگیهای خاص تلویزیون ما نمیخواهیم زوایای اعتیاد این آدم را خیلی درشت کنیم اما با این حال من خودم به کمپی رفتم، افراد معتاد را دیدم، چند جلسهای با آنها گپ زدم، حرفاشون را شنیدم، سعی کردم به افراد مبتلا به اعتیاد نزدیک شوم، شاید ایده جدیدی از آنها بگیرم. سعی کردم اختر را در دل آنها پیدا کنم. نکته مشترک این افراد بر میگردد به زندگی آشفتهشان، خیلی از آنها مجبورند در لحظه تصمیم بگیرند…
همین، یکی از خصوصیات (اختر) هم میتواند باشد.
– بله دقیقاً، بعد از آن با آقای نعمتا… هم گپ زدم، نظراتم را گفتم و ایشان هم با اشراف کامل کاراکتر را پیش بردند و نتیجه شد شخصیتی که این شبها میبینید.
شناسنامه (اختر) و اتفاقاتی که برای او تا امروز رخ داده تا کارش به اینجا بکشد یکی از نکات اصلی این شخصیت در سریال «پشت بام تهران» است…
– بله در جریان سریال میبینیم که اختر دانشجوی خوبی بوده ولی به خاطر شرایط خانواده، کارش به اعتیاد میکشد و… ما تا اندازهای ماجرا را در دل سریال میبینیم و راجع به گذشته این کاراکتر حرف میزنیم.
به نظرم اختر شخصیتی احساسی اما باهوش است…
– بله…
جالب است دلیل روی آوردن او به اعتیاد…
– توجیهات خود فیلمنامه نویس این است که اختر پدری داشته که چون نمیخواسته کسی به اعتیاد خودش گیر بدهد زن و بچهاش را هم معتاد میکند و برایش اهمیت نداشته که خانوادهاش هم به سمت اعتیاد کشیده شوند. برای پدر فقط مهم بوده خودش بتواند موادش را مصرف کند. من فکر میکنم اگر در خانهای پدر یا مادر خانواده مصرف کننده باشند، قبح این مسئله در میان بچهها هم میریزد و عملاً کنترل سخت میشود. وقتی تو خودت به عنوان بزرگتر خانواده کار خطایی را انجام دهی دیگر نمیتوانی جلوی افراد دیگر را بگیری چون به هیچ وجه من الوجوه باور نمیشوی! اختر شرایط خانوادگی خوبی نداشته و هرگز نتوانسته اعتیادش را ترک کند. او با اینکه دانشگاه رفته، درس خوانده، ازدواج کرده و فرزندی دارد هرگز به آنجایی که میخواهد نرسیده است.
اصولاً کاراکتری مغرور دارد و این غرور در مقابل اعتیاد شخصیت یک کنتراست محسوب میشود؟
– دقیقاً، آنقدر مغرور است که سعی میکند اگر چیزی یا کسی را میخواهد آن آدم را در حد و اندازههای خودش کند.
اتفاقی که حتماً در مورد غیاث رخ خواهد داد؟
– بله، برای داشتن غیاث دوست دارد او را به حد و اندازههای خودش بکشاند تا نگاه از بالایی برای او وجود نداشته باشد.
اینکه ما او و ماجرایش با غیاث را در یک قاب با حضور شوهر سابقش میبینیم کمی عجیب به نظر میرسد به نظر داستان او و غیاث میتواند سبقه داشته باشد؟
– زمان قصه او و غیاث بر میگردد به زمان حال…
منظورم قصه علاقه اوست…
– (مکث میکند) ببینید او از شوهر سابقش جدا شد و غیاث دوست برادرش است مدام به خانه آنها رفت و آمد دارد و این علاقه میتواند به همین دوره مرتبط باشد.
با توجه به اعتیاد غیاث و جهان میشود علاقه اختر به او را با سابقه قبلی دانست؟
– من اینگونه فکر نکردم. من تصور کردم که او یکبار ازدواج کرده و جدا شده بنابراین به خودش اجازه نمیدهد فرزندش را ببیند، مثلاً وقتی میگوید من لیاقت چنین بچهای را ندارم، پس به او بگویید من مُردهام.
پس میتوان گفت این روزها اختر به دنبال یک زندگی جدید، آرامش و پیدا کردن سرپناه است، خسته است و…
– درست میگویید. او این روزها به دنبال کسی میگردد که تنهاییهایش را پر کند. به نظرم احساس میکند غیاث که دوست برادرش است، میتواند گزینه مناسبی باشد.
اختر یک کاراکتر خاکستری است که میتوان در او لایههای سپیدی را هم پیدا کرد فقط کافی است لب باز کند به مسیر زندگیاش…
– بله…
اصولاً باور شخصیت خاکستری به بازی بازیگرش بسیار مرتبط است؟
– بله شنیدن ماجرای زندگی افراد از زبان خودشان باعث میشود گاهی قضاوت تغییر کند. شاید تو با خودت بگویی من هیچ وقت در شرایط آن آدم نبودم که بدانم در آن وضع چه تصمیمی میگرفتم. من نمیدانم او در چه شرایطی زندگی میکرده، شاید احتیاج داشته، شاید نیازهای روانی و نیازهای دوران کودکیاش او را به این مسیر کشانده است. مثل بحث خانواده…
بازی رئالیته در کنار سبک و سیاق خاص دیالوگ نویسی سعید نعمتا… کمی کار بازیگر را سخت میکند. البته میتوان گفت حضور خود نعمتا… این مواقع سر صحنه کارساز است…
– آقای نعمتا… به عنوان نویسنده همیشه سر صحنه هستند و ما همیشه قبل از ضبط پلان با ایشان یک دورخوانی متن داریم و گپ و گفتهای خوبی میزنیم. سعید نعمتا… اگر نیاز باشد حتی با یک بازیگر تمرین میکند، دیالوگ و متن را برای او جا میاندازد. گاهی هم میگوید فلان بازیگر دیالوگهای مرا خوب درک کرده و میفهمد پس مشکلی ندارم و اطمینان میکند. نحوه برخورد شما به عنوان بازیگر با متن ایشان خیلی مهم است. تشخیص بسیار درستی روی بازیگران دارند خوب میدانند که کدام بازیگر از پس کدام نقش بر میآید و اگر دقت کرده باشید بازیگران در این سریال روی حساب و کتاب انتخاب شدهاند. آقای نعمتا… بازیگر و بازیگری را خوب میشناسند.
دومین تجربه همکاری با بهرنگ توفیقی چگونه بود؟
– این دومین تجربه همکاری من با ایشان است. راضی هستم چون پشت صحنه آرام و بی استرسی بر کلیت کار حاکم است. تنش خاصی برای بازیگر وجود ندارد که تو بگویی من نتوانستم از پس نقش بر آیم یا آن صحنه را از دست دادم. کاملاً به بازیگرشان اعتماد دارند، تعامل برقرار است، اتودها را میبینند، نظراتشان را میگویند، نظر بازیگر را میشنوند و اگر اصلاحیهای باشد انجام میدهند. اگر چه آقای نعمتا… هم بودند و دیالوگ و متن را با ایشان چک میکردیم. در مورد میزانسن و حرکات هم با خود آقای توفیقی تعامل داشتیم.
اگر چه بسیاری از مجموعههای ایرانی عنوان (زن) به خود میگیرند («کیمیا»، «مدینه»، «شهرزاد»، «تنهایی لیلا» و…)، اما کم هستند داستانهای محوری با حضور موثر شخصیتهای خانم، به نظر شما حضور زنان با کاراکترهای موثر و واقعی در دل قصهها چقدر میتواند به جذابیتهای دراماتیک یک اثر متفاوت در (آیینه اجتماع) کمک کند؟
– خیلی زیاد، خیلی از سریالهای تلویزیون ما که به من هم کم پیشنهاد نشده، مرد محور و اصولاً مردانه هستند. همین مسئله باعث میشد برای خود من به عنوان بازیگر ایجاد جذابیت نکند. اما در سریالهایی مثل «انقلاب زیبا» و مخصوصاً نقش اختر حس میکنم به یک شخصیت متفاوت زن پرداخت خوبی شده است. در واقع نیاز است ما زنهای متفاوت جامعه را در تلویزیون ببینیم. من مطمئن هستم مخاطب هم دوست دارد زنها را از آن شکل کلیشه و شکست خورده همیشه…
با چهارچوب مشخص…
– دقیقاً با چهارچوب مشخص نبینند. به نظرم این ساختارشکنی و نمایش یک زن جسور و خاص در قاب تلویزیون بسیار جذاب است چرا که ما مدل آن را مدام در جامعه میبینیم.
از سینما چه خبر…
– من دو تا فیلم دارم.
یک تجربه فیلم با پیمان قاسم خانی…
– بله یک نقش کوتاه اما متفاوت را با ایشان تجربه کردم. خودم خیلی این نقش جذاب را دوست داشتم.
و «۵۰ کیلو آلبالو»…
– بله کار آقای حقیقی که نه اکران شده و نه به جشنواره ارائه شده است.
یعنی امسال جشنواره نخواهید بود؟
– یک فیلم در بخش هنر و تجربه دارم به نام گاهی…
و در جشنواره تئاتر فجر هم که حضور خواهید داشت؟
– بله روز اول جشنواره «زبان اصلی» را اجرا خواهیم داشت.
و ناگفتههای این فنجان چای…
– امیدوارم مخاطب با سریال ارتباط لازم را برقرار کند و تماشاگر تا پایان با ما همراه بماند.
کماکان مشغول تصویربرداری هستید؟
– بله…
فینال سریال هم خیلی مهم است؟
– بله دقیقاً…
و شما حتماً مطلع نیستید؟
– (میخندد) چرا خب کلیت را میدانم.
که با حضور مستعد سعید نعمتا…سر صحنه ممکن است تغییر کند؟
– بله خب ممکن است تغییراتی خواهیم داشت.
تا کی تصویربرداری سریال ادامه پیدا میکند؟
– فکر میکنم تا نیمه بهمن ماه سر کار باشیم.